محل تبلیغات شما
شعر رویا با امیدی گرم و شادی بخش با نگاهی مست و رؤیائی دخترك افسانه می خواند نیمه شب در كنج تنهائی: بی گمان روزی ز راهی دور می رسد شهزاده ای مغرور می خورد بر سنگفرش كوچه های شهر ضربه سم ستور بادپیمایش

فارسی ( 3 ) گنچ حکمت درس هفدهم : مسافر

فارسی ( 3 ) شرح درس هفدهم :خنده تو

فارسی ( 3 ) شرح درس چهاردهم سی مرغ و سیمرغ ( قسمت دوم )

شعر ,رویا ,سنگفرش ,خورد ,كوچه ,مغرور ,شعر رویا ,ای مغرور ,مغرور می ,خورد بر ,شهزاده ای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها